سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 94/4/9 | 12:40 صبح | نویسنده : م شادمانفر

سخناندکترظریف حاوی نکات پر اهمیت؛ و البته تاسف آوری است. نکاتی که  سطحی نگری رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای کشور را به رخ هر خواننده ای می کشد.

 

دکتر ظریف به روال چندی پیش؛ مجددا دست به تحریف تاریخ زده و مدعی می شود پرونده هسته ای ایران در دو تاریخ سپتامبر 2003 و نوامبر 2011 به عنوان موردی خاص در آژانس بین المللی انرژی اتمی، مطرح و در نوامبر 2004 به سمت حل شدن پیش رفته است.

 

در صورتی که گفته ایشان در خصوص حرکت به سمت حل شدن پرونده هسته ای ایران، در اواخر عمر دولت اصلاحات و تصدی گری دکتر روحانی بر دبیری شورای عالی امنیت ملی را، واقعی تلقی کنیم؛ لازم است به رئیس دستگاه دیپلماسی یادآور شویم؛ در تاریخ یادشده و پس از توافق های ننگین سعدآباد، بروکسل و پاریس؛ تروئیکای اروپا خواستار تعطیلی کامل صنعت هسته ای ایران شد. 

لذا جا دارد جناب ظریف به این سوال پاسخ دهد؛ آیا پس از تعطیلی صنعت هسته ای کشور؛ و پذیرفتن بدون چون و چرای خواسته های اروپا؛ دلیلی برای عادی نشدن پرونده هسته ای ایران در شورای حکام وجود داشت؟

 

وی بر خلاف خط قرمز رهبر فرزانه انقلاب، که روابط ایران و آژانس را متعارف وغیرفوق العاده می خواهند؛ در خصوص دسترسی های مضاعف که در بیانیه! لوزان آمده؛ می گوید بالاخره باید به سمت روشی که از نظر بین المللی مورد قبول است پیش برویم؛ انهاچه میگویندمهم نیست ، آنچه بر اساس مقررات بین المللی انجام خواهدشدمهم است

 

به راستی انسان عاقل چند بار از سوراخی گزیده می شود؟ در توافق ژنو علی رغم تکذیب های مکرر تیم ایرانی؛ 92% از ادعاهای ذکر شده در گزاره برگ امریکایی توافق ژنو، عملی [3] شد؛ در مقطع سالهای 82 تا 84 با وجود تعریف خصوصیِ البرادعی از تعلیق، که تنها شامل عدم تزریق گاز به سانتریفیوژ بود؛ طی تعریف رسمی آژانس، این تعلیق شامل همه ی صنعت هسته ای، یعنی گاز دهی به سانتریفیوژ؛ قطعه سازی؛ UCF؛ نطنز و ... شد. لذا مشخص نیست چرا دکتر ظریف از گذشته درس نمی گیرد؟

 

اما تاسف بار ترین نکته؛ قبول دربستِ خواسته امریکایی ها به بهانه عدم دخالت در مقررات داخلی آن کشور است. ایشان نسبت به لغو و یا تعلیق تحریم ها اظهار می دارد "ما کاری به مقررات داخلی آمریکا نداریم. دولت آمریکا باید اجرای تحریم‌ها رالغو کند" 

 

آیا باقی ماندن زیر ساخت تحریم ها، که همانا قوانین کنگره و دولت امریکا محسوب می شود؛ عقلانی است؟ آیا دولت فعلی و یا دولت آینده امریکا به استناد همین قوانین، قادر به اجرای مجدد تحریم های لغو شده نخواهد بود؟ چرا بر خلاف قوانین داخلی ایران، دکتر ظریف از جانب مجلس، قول اجرای پروتکل الحاقی را به امریکا داده است؟ آیا با وجود چنین موضوعی؛ تصور دخالت یکجانبه امریکا در امور داخلی ایران؛ نظریه ای واهی است؟

 

این درحالی است که ظریف در تناقضی آشکار اصرار دارد، تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، بر اساس بند 41 فصل هفتم منشور؛ حذف شود. (یکی از تبعات چنین حالتی این خواهد بود، که ایران بطور رسمی می پذیرد؛تهدیدی بر علیه صلح جهانی است.)

 

متاسفانه بر اساس اعتماد به دشمن؛ دکتر ظریف در عباراتی تامل بر انگیز می گوید "من یقین دارم که اگر توافقی صورت بگیرد هیچ دولتی در آمریکا توان نقض آن توافق را نخواهد داشت و اگر توافق را نقض بکند، کسی در دنیا به آن اقدام وقعی نخواهد گذاشت"

 

گویا دکتر در جهانی آرمانی قدم گذاشته! 

ایشان فراموش کرده اند در جریان آزاد سازی گروگان های امریکایی در لبنان، کدخدا گفت " حسن نیت حسن نیت می اورد" لیکن پس از گذشتن خرش از پل؛ آشکارا به ریش ایشان و رئیس جمهور وقت خندیدند! 

 

فراموش کرده اند به راحتی آب خوردن هواپیمای مسافربری ایران را سرنگون کردند؛ و جهانیان به روی مبارک خویش هم نیاوردند. 

فراموش کرده اند، امریکایی ها شلیک موشک به سوی هواپیمای مسافربری را؛ اشتباه خواندند، لیکن به فرمانده ناو وینسنز مدال افتخار دادند! و دنیا وقعی ننهاد؟

 

فراموش کرده اند به بهانه ی واهی سلاح کشتار جمعی؛ عراق را اشغال و مردم این سرزمین را به خاک سیاه نشاندن؛ و سازمان ملل، جز همراهی کاری کرد؟

 

بد نیست جناب ظریف کمی هم از دنیای ایده آل فاصله گرفته و واقعیات حاکم بر جهان را درک کنند. به راستی قانون حاکم بر سازمان ملل، مصداق واقعی قانون جنگل نیست؟ آیا اعتماد به این قانون، نتیجه ای غیر از شکست و مرگ، در پی خواهد داشت؟




  • paper | بک لینک | میله